- امام دار
در باور عامه به درختان مقدس گویند، نام مکان مقدسی در شیرگاه
معنی امام دار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که مال دیگری را امانت نگه دارد، کسی در نگه داری امانت، درست کار باشد
(بَ)
لغت نامه دهخدا
امین و استوار. (ناظم الاطباء). کسی که امانت نگاه دارد. (فرهنگ فارسی معین). کسی که دارای صفت امانت باشد و هرچه به او سپارند بدون کسر و نقصان بازدهد، و هرچه به او گویند اعادۀ آن در هیچ جا و هیچوقت جایز نداند و روا نشمارد. (ناظم الاطباء) :
چو دل را محرم اسرار کردند
خموشی را امانتدار کردند.
وحشی بافقی.
’اثر’ آخر بزلف پرفن او نقد دل دادم
امانتدار خود کردم ز نادانی پریشان را.
شفیع اثر (از بهار عجم)
چو دل را محرم اسرار کردند
خموشی را امانتدار کردند.
وحشی بافقی.
’اثر’ آخر بزلف پرفن او نقد دل دادم
امانتدار خود کردم ز نادانی پریشان را.
شفیع اثر (از بهار عجم)
(اِ)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است ازبخش میان کنگی شهرستان زابل، واقع در 14 هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان. دارای 3خانوار سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(اِ وَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش قلعۀزرس شهرستان اهواز، واقع در 17 هزارگزی قلعۀ زرس. در جلگه قرار گرفته و گرمسیر است. دارای 125 تن سکنه است. آب آن از چاه و قنات تأمین میشود و محصولش غلات و صیفی و شغل مردم زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گیوه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(اِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب. واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری سراب و 2/5 هزارگزی راه شوسۀ سراب به اردبیل. کوهستانی و دارای هوای معتدل است. 1007 تن سکنه دارد و آب آن از رود خانه امام چای تأمین میشود. محصولش غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
